بهار 95
سلام ترنم بانو
سال 94 هم با همه تلخی و شیرینی اش گذشت.
و بهار با نغمه دلنشین خود باز هم یادآور این بود که زندگی همچنان در جریان است.
خدا را شکر که خداوند باز هم فرصت دیدار یک سال جدید و بودن در کنار عزیزان و البته شما را به ما داد.
امسال سال تحویل را تهران بودیم. خونه خاله مرضیه.
هفته دوم هم چند روز کرمان بودیم و مابقی رو خونه مامان جون.سیزده بدر هم جنگل سه چاه....
عکس زیاد ندارم. اما همین چندتا را واست می ذارم.
ترنم لحظه سال تحویل فقط مشغول بازی با تبلت بود.
ترنم جان توی پل طبیعت
در راه برگشت از تهران
و اما وقتی برگشتیم بندر این گلدانهای کوچولو رو بابا واسه شما گل کاشت.
و این هم چندتا عکس با هفت کوتوله که یکی از المانهای هفت سین بندر عباس بود.
و اما دیروز.......
وقتی ترنم هوس شن بازی توی خونه به سرش می زنه .....
بابایی مهربون هم رفت از ساحل واست شن آورد و ضد عفونی کرد تا دخترکم بازی کنه.
این هم ترنم بانوی مامان که خسته از یک روز کاری در مهد و شن بازی اینگونه آرام و بی صدا روی مبل به خواب رفته
امید که سال جدید برای همه دوستان و آشنایان و خانواده سال خوبی باشه