ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

ترنّم نامه

سال 1393

1393/1/18 12:16
نویسنده : باباي ترنّم
613 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر شیرینم

باز هم مامان تنبل شده و دیر اومدم به وبلاگت......

عزیز دردونه من سال ٩٢ هم تموم شد و حالا سالی جدید با روزهایی جدید پیش رو داریم. حالا دختر من یک سال دو ماه سن داره و کلی واسه خودت خانم شدی. الهی که من به فدات مادری.

امیدوارم امسال واسه همه مردم میهنم سال خوبی باشه و همه سلامت باشند و مامانهای منتظر به مراد دلشون برسن و نی نی دار بشن.

قبل از عید که خونه بودیم هم واست سبزه کاشتم و هم ماهی خریدم ولی روز ٢٨ اسفند که خواستیم بریم کرمان سبزه و ماهی رو دادم به دختر همسایه مون آخه توی راه خراب می شدن.

 

 

1

 

سال تحویل رو  همه کرمان خونه خاله مهدیه اینها بودیم و از سوم تا هشتم هم رفتیم شیراز خونه مامان بابایی. بعدش هم تا آخر تعطیلات خونه مامانی (مامان من ) بودیم.

خدا را شکر خوب بود و تو گل دختر من هم کلی شیطونی کردی و دلبری.

(*فقط صد حیف که من و تو نتونستیم بهار و المان عزیزم رو ببینیم. آخه برنامه سفرمون با هم جور نشد ......*)

این هم هفت سین خونه خاله جون

 

9

 

دختر عزیزم برایت سالی سرشار از سلامتی از خدا می خواهم و آرزو دارم که هر روزت بهتر از دیروزت باشه.

عزیز دلم همیشه خندون باش تا با خنده های تو من و بابایی هم لبریز از شادی باشیم.

 و این هم عکس عیدی های دختر نازم.....

 

مامان بزرگ و بابابزرگ (مامان و بابای مامانی )

 یک عروسک بامزه که واست می رقصه و تو هم همراهیش می کنی...

 

2

 

عیدی های خاله مهدیه

 

3

4

 

عیدی خاله مرضیه

5

 

عیدی خاله منصوره

 

6

 

عیدیی دایی علی

 

7

 

عیدی مامان بابایی(لباسی که تنت کردی)

 

8

 

در کنار همه اینها پول نقد هم بود عزیزم. ضمناً بقیه عیدیهات هم نقدی بود. از همشون ممنونم.

مبارکت باشه گل نازم.

پسندها (1)

نظرات (1)

بهار مامی ائلمان
19 فروردین 93 10:07
سلام خاله ماشالله چقدر بزرگ شدی . سال نو مبارک عزیزم .چقدر دلم میخواست ببینمت این دفعه اما ..... امیدوارم سالی پر از رویاهای رنگارنگ برات باشه دخمل ناز خاله
باباي ترنّم
پاسخ
سلام خاله جون. خوبی؟ المان جون خوبه. الهی که شما هم سال رنگ رنگی خوبی داشته باشین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد