ایستادن و چهار دست و پا رفتن عروسکم
سلام گل نازم
ترنمی ، دختر مهربونم ، الان دو سه روزه که دستت رو می گیری به وسایل و بلند میشی و می ایستی.
الهی که من فدای اون پاهای کوچولوت بشم دخترم.
دیشب هم من و بابا داشتیم حرف می زدیم و طبق معمول تو هم بینمون وول می خوردی و بعد داشتی می رفتی طرف تلویزیون که دیدم .... ای جانم ، داری چهار دست و پا میری به جای سینه خیز.
کلی من و بابا ذوقت کردیم و کیفور شدیم.
البته وقتی می خواهی تند بری همون سینه خیز رو اجرا می کنی و با سرعت نور حرکت می کنی.
الهی که مامان فدای تو که داری بزرگ میشی و هر لحظه با یک کار جدید من و بابا رو ذوق زده می کنی.
ضمناً ، برات بمیرم که نتیجه این ایستادنت تا حالا دوبار زمین خوردن و خوردن پشت سرت به زمین بوده و یک بار هم لبت خورد به میز جلوی مبل که لبت زخم شد و کلی ورم کرد.
الهی من برات بمیرم . به خدا حواسم بهت بود ولی یک لحظه است دیگه...آخه تو وقتی می ایستی هر صدایی که از پشت سرت میاد سریع بر می گردی که نگاه کنی و گاهی دستت رو ول می کنی و می خوری زمین.
بابایی این ها رو گذاشته بود که شما نری زیر میز تلویزیون و این جا اولین باری بود که با کمک این پشتی ها ایستادی.
عاشقتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ترنمم.
سن ترنم 7 ماه و 21 روز