ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

ترنّم نامه

خاطرات نيمه اول(2)

1391/7/5 17:14
نویسنده : باباي ترنّم
1,375 بازدید
اشتراک گذاری

ترنّم جان ، دخترم سلام

بعد از اينكه جواب آزمايشت رو برديم دكتر واسه ماماني سونوگرافي NT رو پيشنهاد كرد و ما در تاريخ 18 تيرماه 1391 رفتيم سونوگرافي NT كه يكي از مطمئن ترين روشهاي غربالگريه كه اگر خدايي نكرده ناهنجاري خاصي داشته باشي نشون ميده ، كه خوشبختانه صحيح و سالم بودي. نميدوني وقتي كه توي سونوگرافي دكتر تو رو نشونمون داد چقدر من و ماماني از ديدنت خوشحال شديم و توي پوست خودمون نمي گنجيديم. باورمون نميشد اين فرشته ي كوچولو كه توي رحم ماماني خوابيده تو باشي...

وقتي كه دكتر داشت تو رو نشون من و ماماني ميداد و ميخواست گردي جمجمه ي سرت رو نشونمون بده تو يدفعه اي چرخيدي و روتو به ما كردي كه من و ماماني خيلي ذوقت كرديم، از اون سونوگرافي فيلم هم گرفتيم كه من روزي هفت،هشت بار تو رو نگاه ميكردم. 

الهي دورت بگردم كه وقتي صداي قلبت رو دكتر واسمون گذاشت قشنگترين صدايي كه تا اون زمان شنيده بودم همين صداي قلبت بود كه مثل صداي دويدن اسب بود، نميدوني چقدر تند تند قلبت ميزد..ماچ

اون زمان قدت 6 سانتيمتر و وزنت 150 گرم بود.

دومين سونوگرافي كه رفتيم تاريخ 22 مردادماه 1391 بود كه دكتر بهمون گفت فرشته كوچولوي ما دختره، يه دختر خوشگل و دوست داشتني.

توي اين مدت 10 گرم وزنت بيشتر شده بود يعني 160 گرم. 

بعد از سونوگرافي با ماماني رفتيم بازار و واست دو تا بسته پوشك پمپرز خريديم كه گرونترين پوشك و بهترين پوشك بازاره و هربسته 48000 تومن بود، يه عروسك خوشگل هم واست خريديم كه ايشاءالله وقتي بدنيا بياي مي بينيش كه چقدر دوست داشتنيه.

(دوست داريم)M&Y

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد