جامانده های یلدا و دی ماه طولانی....
سلام دختر عزیز و دوست داشتنی مامان
خواستم تا دی تموم نشده عکس شب یلدات رو واست بذارم........ ( البته یک عکس داغ داغ داغ با 41 درجه دما )
امسال از شب یلدا شما تب کردی و حسابی همه ما رو نگران کردی. یک هفته تب 41 درجه که لحظه ای دست از سرت بر نداشت.
وقتی هم از خونه مامان جون اینها برگشتیم بندر عباس و بردمت پیش دکتر خودت با شک به تب کاوازاکی بستری شدی بیمارستان. آزمایش ، اکو قلب ، سونو کامل ...... خدا را شکر همه چیز خوب بود و دکتر گفت " ویروسی بوده ".
روزهای بدی بود ولی خدا را شکر که گذشت اما تو بعد از این همه مریضی خیلی خیلی ضعیف شدی.
من 10 روز اداره نرفتم و 4 روزی هم با خودم آوردمت اداره و باز هم به خاطر سرما خوردگیت 2 روز نرفتم. اما بالاخره مجبور شدم از دیروز بذارمت مهد کودک. ( غربت خیلی بده ، خیلی بد........)
از فصل مسخره و پر از ویروس و بیماری پاییز و زمستون بدم میاد. اون هم توی بندر که هیچ نشانه ای از زمستون بودن نداره......
این از سفره شب یلدامون خونه مامانم
این هم عکسهای دخترک کوچک تب دارم در شب یلدا
الهی که هیچ وقت مریض نشی دخترک نازم.