ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

ترنّم نامه

وقتی ترنم نمی تونه یک جا بند بشه.....

1392/5/23 14:50
نویسنده : باباي ترنّم
1,026 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلک مامانی

خدایاااااااااااااااا شکرت به خاطر سلامتی و وجود دخترم.

عزیز دل مامانی از وقتی یاد گرفتی سینه خیز بری حتی یک لحظه هم یک جا بند نمیشی.

هر لحظه که سرم رو بر می گردونم می بینم که ای بابا تو یک جای دیگه هستی.

هر چیزی رو هم که دوست داشته باشی به سرعت نور خودت رو  بهش می رسونی.

الهی که مامان فدای تو و اون دست و پاهای کوچولو و اون تلاشت بشه.

دوستت داریم همه زندگی من و بابا.

 

 

ترنم 

نتیجه شیطونک بازیهات هم توی ادامه مطلب....

1

 

2

 

توی این عکس دندونهای کوچولوت هم دیده میشه

 

3

 

4

 

5

 

7

 

فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدات بشم مــــــــــــــــــــــــــــادر.

تو امید زندگی من و بابا هستی دخترم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاله منصوره و دوست جون
23 مرداد 92 16:56
نفس خاله دختر که نباید اینقدر ورجه وورجه کنه.خانم بشین سر جات .آفرین (الان کاملا حرف منو گوش دادی میدونم)






اره خاله جون. نشست سر جاش!!!!!!!!!

چندتا شیر واسش گرفتی؟؟
بهار مامی ائلمان
23 مرداد 92 17:29
دخمر خوشچل اخه با جهاز مامانت چیکار داری ؟ خوشت میاد یکی بیاد جهازتو اینطوری بزنه بریزه وسط؟


جهاز رو ولش کن. می ترسم شیشه ای هاش رو بزنه به هم بشکونه و دستش رو ببره.
کم کم باید همه چیز رو جمع کنم و خونه را امن بنمایم برای این فسقل خانم شیطون.
بهار
24 مرداد 92 8:35
دقیقا باید تبدیلش کنی به مسجد حد اقل تا چهار سال اینده.


آره دیگه.
ماماطهورا
24 مرداد 92 13:03
اييييييييييييييييييييييي وروجك خودم الهي قربون اون سينه خيز رفتنت بشم مننننن


وروجک رو خوب اومدی خاله جان. خدا نکنه عزیزم.
قالب و تقویم کودکانه
24 مرداد 92 13:39
سلام والدین گرامی من تست خام قالب ترنم جان را براتون میل کردم لطفا برای تایید مشاهده و به من خبر دهید با تشکر از شما
قالب و تقویم کودکانه
24 مرداد 92 13:45
میل چک شود تست را فرستادم
SaYa
25 مرداد 92 19:17
سلام محبوبه جان خوبی عزیزدلم؟
عزیزم ممنونم ازت که با وجود کم لطفیای من مرتبا بهم سر میزنی عزیزم
من واقعا این مدت گرفتار بودم و شرمندتم که نیومدم به وب عشق خاله سر بزنم
قربونت برم من نتونستم عکسارو ببینم
آخه با سرعت گوشی اصلا باز نشدن
ایشالله بعد دوباره میام عکسای نازشو میبینم
خیلی ببوسش و تو گوشش بگو خاله خیلی دلش برات تنگ شده نفسی*


سلام سایا جان. این چه حرفیه عزیزم. خدا راشکر که هم خودت و هم مامانت خوبین.
قربونت برم من که اینقدر مهربونی.
نیلوفر
25 مرداد 92 20:18
اون فرش که خوردنی نیست دخترررر. خدا حفظش کنه.


واسه ترنم همه چیز خوردنیه.
فقط نمی دونم چرا وقتی می خواهذ سوپ یا حریره بخوره جیگر منو خون می کنه تا دو تا قاشق بذارم دهنش....
ممنون نیلوفر جان
SaYa
25 مرداد 92 23:27
عزیزم نظر من اومد واست؟

آره عزیزم
فرشته مامان محمدرضا
26 مرداد 92 14:26
آخیییییییییییییییی قربونت بشم انقدر خودتو خسته نکن


هم خودش و هم من که باید دائما دنبالش باشم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد