ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

ترنّم نامه

ترنم و کتاب و روزنامه

1392/9/25 13:06
نویسنده : باباي ترنّم
389 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردانه مامان

گل نازم ، تو را من می پرستم....

گل نازم ، تو را من می پرستم.....

می پرستمت ترنمم.......

خدایا شکر برای این دختری که به من هدیه دادی. خدایا شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکرت.

دختری که علاقه مند به کتاب و روزنامه است. خدایا شکر از این دختر

 

.ترنم و کتاب1

 

ترنم و کتاب2

 

ترنم و کتاب3

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

فرشته مامان محمدرضا
25 آذر 92 16:44
هزار آفرین به ترنم جون که از حالا معلومه به درس و مشق علاقه داره.
بهار مامی ائلمان
25 آذر 92 16:50
به به چه دخمر نازی فدات بشم شما کی اینقدره بزرگ شدی خانوم شدی ؟ ماشاالله هزار ماشالله . دلم برات تنگ شده بود جوجه گونگیشک خاله . مامانش بدو برو اسفندو بیار براش دود کن اونم نه چهار تا دونه یک مشت پر
مامان ارمیتا
26 آذر 92 8:53
خوشکل خانوم دلمون تنگ شده بود برات.عجب دخملای شیطونی هم شما هم ارمیتا .ما قدیمیا کی این کارا رو میکردیم؟ بچه های الان حسابی باهوش و شیطونند.
هنگامه
26 آذر 92 17:33
آفرین به دختر کتابخوون... به خاله اش رفته ها عزیزمممممممممممممممم
خاله منصوره
27 آذر 92 23:16
خاله فدات شه.عزیزم خودتو خسته نکن واسه این کارا وقت زیاده. صرفا جهت پاره کردنه خاله اش
مامان محیا
29 آذر 92 6:43
سلام خانمی کم پیدایی بعد مدتها اومدی حسابی عکسای زیبایی گذاشتی به ماهم سر بزن فدات بشم عزیزم. حتما میام.
مامان محمدمهدي (ماماطهورا)
30 آذر 92 17:39
شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است شب یلدا شب فر و کیان است / نشان از سنت ایرانیان است یلدا مبارک
نیلوفر
2 دی 92 20:58
راستی مامان محبوبه خبردار شدی منم دارم مامان میشم؟؟؟ به امید خدا فردا میرم برای سونو خدا را شکر. خیلی خوشحالم عزیزم. الهی که نی نی سالمی داشته باشی و به سلامت بغل بگیریش.
فرشته مامان محمدرضا
20 دی 92 18:25
سلام محبوبه جون خوبین؟ چیزی به تولد ترنم جونم نمونده پیشاپیش تولد خانوم خانوما ترنم جون رو تبریک میگم انشالله همیشه خوش باشین. هزارن گل و بوس از طرف من و محمدرضا تقدیم به ترنم ناناز سلام فرشته جان. مرسی عزیز دلم. ممنون از لطفت خانومی.مرسی از هدیه ناز شما و محمد رضای عزیزم.
الهام مامان علیرضا
21 دی 92 23:02
فدات ترنم جون دلم برات یه ذره شده بود محبوبه جون زیاد نه ولی یه خورده به روز باش ممنون عزیزم. وقت نمی کنم عزیزم. کار اداره و بعدش هم خونه و ترنم و فکر شام و ناهار فردا و هزار تا کار دیگه .....
جیران بخشنده
25 دی 92 11:11
آفرین به این دختر کتابخون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد