ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

ترنّم نامه

بافندگی مامان(1)

1392/3/9 10:52
نویسنده : باباي ترنّم
723 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خانم کوچولو خونه

بالاخره بعد از کلی امروز و فردا کردن واسه خرید کاموا ، چند روز پیش وقت کردم که برم و کاموا بخرم. آخه می خواستم واست از روی وبلاگ یکی از مامانهای خوب که آموزش بافتنی داره یک چیزهایی ببافم.

البته چون اینجا هوا گرمه و لباس بافتنی به کارت نمیاد فقط هر زمان که وقت داشته باشم ، چیزهای تزئینی اش رو واست می بافم. خداییش چقدر هم حال داد بافتن واسه دختر کوچولوم.

البته فعلا که مو هم نداری تا حداقل این گل بافتنی رو بزنم روی یک گیر مو و بزنم به موهات.  حالا شاید دوختمش به گوشه سر یکی از عروسکهات.... 

و اینگونه شد که مامان پس از پانزده سال دست به قلاب شد.آخرین بار دبیرستانی بودم که قلاب بافی کرده بودم.

 

و اما وقتی مامان داشت بافتنی می کرد شما کجا بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

حالا خودت ببین...

 

گذاشته بودمت توی صندلی ماشینت که هنوز نذاشتیمش توی ماشین و فعلا هنوز توی خونه است، تا کمتر نق بزنی و من بتونم ببافم.

 

ترنم توی صندلی

 

و البته یاد کودکیاری بابا افتادم و دیدم که با این کار خودم هم دست کمی از بابا ندارم.(البته من دستم گیر بافتنی بود و مجبور بودم یک جوری سرگرمت کنم)

 

ترنم

 

و اما این هم عکس چیزی که واست بافتم

 

یک گل کوچولو

 

گل

 

دو تا آویز کوچولو

 

گل و آویز

 

و این هم وقتی که گل و آویز رو به هم وصل کردم

 

گل و آویز2

 

البته گلم خوب نشدن ولی ذوق داشتم که واست ببافم.

 

و اما این هم آدرس وبلاگ چهل تیکه که از روی اون بافتم.ضمن تشکر از مامان دخترا و مامان طهورا

 

http://chehel-tikke.niniweblog.com/

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

سميه مامان گل دخترا
10 خرداد 92 12:13
آفرين به مامان هنرمند.من كه هر دفعه ميرم كاراشونو ميبينم ولى دست بكار نميشم.

اصلاً يه چيزى بگم مامان دخترا ومامان طهورا نشنون؛من زياد از بافتنى خوشم نمياد،يعنى هنرش رو ندارم.....




مرسی مامان عزیز. هنر از این بیشتر که از پس چندتا دختر ناز برمیایی و مواظبشونی؟؟؟؟شکسته نفسی می کنی ها.hr]

نرگس مامان باران قلنبه
10 خرداد 92 18:06
چه مامان هنرمندی
مامان دخترا
10 خرداد 92 20:28
اولا که گلهات خیلی خوشگل شدن.
بسیار استعداد داری مامان ترنم!
دوما: سمیه مگه دستم بهت نرسه!
در مورد فرستادن عکس هم توی نظرات وبلاگ جواب گذاشتم برات خانومی!


مرسی عزیزم.
SaYa
11 خرداد 92 0:43
سلاااااااااااااااااااااااام خوبی جیجرم؟
وای چه خوجل شدنا
میگما واسه دخمل منم درست میکنی از اینا؟منم خیلی دوس دارم مخصوصا که رنگشم صورتیه
مبارکه ترنم جونم باشه
راستی رمزم به زودی میدم گلی
تازه شما که صاحب وبی
ببووووووووووووووس نفسیو
خوابه یا بیدار؟

مرسی عزیزم. آره چرا که نه. شما یک دخمل خوشگل بیار اینها چه قابل داره. فدای لطفت سایا جان.
دخملمون هم هر شب تا ساعت 1 بیداره.
مامان فرشته
11 خرداد 92 2:43
آفرین چه مامان هنرمندی


ممنونم
نیلوفر
11 خرداد 92 15:41


آورین آورین آورینننننننن به این مامان هنرمنددددددددددد.


مرسی نیلوفر جان از این همه تشویق.
الهام مامان علیرضا
11 خرداد 92 22:24
خوش به حالتون با این همه هنری که دارید
راستی تزیینات رو دیوار اتاق ترنم جون خیلی قشنگه
خوش سلیقه ای ماشاله



مرسی الهام جان. شما همواره به آدم دلگرمی می دی. ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد