ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

ترنّم نامه

روزهای زیبای من و تو (8)

1392/5/12 13:16
نویسنده : باباي ترنّم
460 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامانی

ترنم جونم ، دختر نازم ، تو روز به روز داری بزرگتر میشی و من و بابایی از بودن با تو غرق در لذت می شیم.

دختر عزیزم ، روزهای من و بابا با تو خیلی زیباست .

 

این زیبایی را وقتی می فهمم که من و تو کنار هم روی تخت می خوابیم و تو حسابی دور من وول می خوری و دور دست و پاهام می پیچی . وقتی به خاطر یک نخ که از لباس من آویزونه و تو خودت رو هل می دی توی بغلم که دستت به اون نخ برسه ، وقتی خسته میشی از این همه تکون خوردن و سرت رو می ذاری روی دستم تا خستگیت رو بگیری.

 

این زیبایی را وقتی می فهمم که با عشق به تو غذا می دهم و وقتی دیگه دوست نداری بخوری دستت رو می کشی دور دهنت و سریع با همون دست کثیف چشمهات رو می مالی و به من که مات این حرکت سریعت میشم لبخند می زنی.( به نظرت جور دیگه ای نمیشه گفت مامان سیر شدم که تو همیشه از حریره و سوپ و سرلاکت یک سهمی هم به چشمهات می دی؟)

 

این زیبایی را وقتی می فهمم که بابایی ساعت یک شب با چشمهای خواب آلود منتظره که تو بخوابی و اون هم بخوابه و توی همون حال خستگی تو رو میگیره توی بغلش و من می گم " بده من تا بخوابونمش " و اون می گه " نه خیلی کیف می ده که چشمهام پر از خواب باشه و ترنم دور و برم بازی کنه و وقتی خسته میشه سرش رو بذاره روی دستم."

 

این زیبایی را وقتی می فهمم که ساعت دو و نیم نیمه شب که تو همچنان بیداری از ذهنم می گذره که الان با دعوا بهت می گم " پس چرا نمی خوابی دختر؟؟؟" ولی وقتی دهنم را باز می کنم که حرف بزنم در هزارم ثانیه ای جمله ام تبدیل میشه به این که " ترنمم ، مامانی ، چی شده که بره من امشب خوابش نمی یاد. عزیز دلم نمی خواهد لالا کنه؟" 

 

این زیبایی را وقتی می فهمم که تو از خواب بیدار میشی و به پهنای صورتت به مامان خنده تحویل می دی.

 

 

ترنم من ، نغمه دلنشین زندگی من و بابا ، دوستت داریم و عاشقانه پرستشت می کنیم.

 

 

1

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

خاله منصوره و دوست جون
12 مرداد 92 15:55
خدا واسه هممون حفظش کنه.خاله عاشقتیم.


ایشاالله. مرسی
بهار مامی ائلمان
12 مرداد 92 18:29
فکر کنم اگه عکس دوربین و عکس مامان ش رو بزارن جلوش بگن مامان کدومه طفلی دوربینو نشون بده .جدا ترنم تا حالا صورت شما رو دیده یا همش دوربین جلوتونه؟
الهی بگردم برات خاله که اینقدر مظلوم به دوربین ببخشید به مامانت نیگاه میکنی .
این جوجه طلایی همچین بچلون جیغش دراد .قربونش برم


خدا نکنه خاله جون. مگه با ترنم دیگه وقت دارم دوربین دست بگیرم!!!!
بهار
13 مرداد 92 1:46
نه !اصلا دوربین چی هست .این عکسها یی رو هم که میزاری خدا به عنوان اشانتیون سر ترنم داده !


امان از دست تو.
دیروز داشتم به نجمه می گفتم که تو می گی ائلمان شیطونی زیاد می کنه.
اون هم برگشت گفت : خوب به مامانش رفته دیگه. مامانش هم شیطون بود.
بهار
13 مرداد 92 1:49
ای ادم حرصش میگیره پست میزارین بعد رمز دارش میکننین .خوب بابا ملت میمیرن از فضولی که !
سميه مامان گل دخترا
13 مرداد 92 15:03
نوش جونت لحظه هاى خوشمزه ى مادرانگى.
از تمام روزها و شب ها لذت ببر ديگه تكرار نميشه....


ممنونم سمیه جان
مامان رادمهر
19 مرداد 92 14:05
خدا این دختر جیگرو براتون سالم نگهش داره و ایشالله صالح بشه و مایه افتخار


ایشاالله. خدا پسر شما رو هم حفظ کنه عزیزم
فرنوش مامان آنوشا
23 مرداد 92 1:52
عزیزم هزار ماشالله به این دخمل ناز و زیبا الهی 120 ساله بشه
مامان محبوبه باعث افتخاره که ما رو لینک کنین
انشاله این دخملا هم با هم دوست بشن


ممنون عزیزم. ان شاالله.
لینک شدید با افتخار عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد