ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

ترنّم نامه

روزهای زیبای من و تو (9)

1392/11/26 13:18
نویسنده : باباي ترنّم
434 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم

 

ترنمم ، شیرینی زندگیم ، عشق و امیدم ، امروز 13 ماهه شدی عزیزم. اولین روز از دومین ماه دومین سال زندگیت رو بهت تبریک میگم پاره قلبم.

 

دختر شیرینم ، این روزها با تو  خیلی به من و بابا خوش می گذره .

خدایا نمی دونم این لطفت رو چجوری باید شکر کنم. الهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی هزار بار شکر، شکر و شکر. ازت ممنونم به خاطر این نعمتت.

ترنم نازم ، هنوز راه نمی ری و غیر از اون هشت تا دندونی که توی شش ماهگی به سرعت در آوردی ، دندون دیگه ای هم نداری.

بابا رو که از خیلی وقت پیش می گفتی .حالا 3 هفته ای هم هست که ماما رو هم می گی و دل من غش می کنه واسه این ماما گفتنت.

این روزها وقتی با اون لبهای خوشکلت من  و بابا رو می بوسی دلمون غرق لذت میشه و جالب اینجاست که توی بوسیدن مامان هیچ کم و کسری نمی ذاری ولی واسه بابایی گاهی قر و غمزه میایی و تا کلی خواهشت نکنه بوسش نمی کنی. الهی من فدات شم که وقتی شبها بابا می خوابه میری جلو و از لبهاش بوس می کنی و سریع خودت رو می کشی عقب که مثلاً بیدار نشه. بابا هم خودش رو مخصوصاً به خواب می زنه تا تو بوسش کنی.

عزیز دلم وقتی می برمت قلعه سحر آمیز که بازی کنی کلی کیف می کنی و توی استخر توپ شیرجه می زنی و با اسبهایی که تاب می خورن کلی کیف می کنی .

وقتی میام مهد دنبالت ، در که باز میشه و مامان رو می بینی از ته دلت خنده می زنی و من واقعا ً ناراحت میشم که از صبح نتونستم پیشت باشم.

شبها هم عادت کردی که کنار من و بابا بخوابی و دیگه توی تختت نمی خوابی و البته حتماً هم باید سرت رو بذاری روی شکم مامان و خواب بری و گاهی من چند ساعت مجبورم بی حرکت باشم که تو بیدار نشی و حسابی کمرم درد می گیره. ولی فدای یک تار موهات. مهم اینه که تو راحت باشی.

هر چیزی رو که دوست داشته باشی بخوری ، چند بار پشت سر هم می گی " آآآمــــــــــــم" و من عاشق این حرف زدنهای دست و پا شکسته ات هستم.

جدیداً هم دست های کوچولوت رو  جلوی من و بابا روی زمین حرکتشون می دی و می گی " ما ما ما ما...." و منظورت هم اینه که مار و موش داره میاد.

خلاصه اینکه کلی لحظه های ناب و دوست داشتنی با هم داریم که من بابت هر لحظه اش هزاران بار خدا را شکر می کنم.

خلاصه اینکه دوستت داریم فسقلی نازمون.

 

1

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بهار مامان ائلمان
26 بهمن 92 13:42
سلام گل خانوم ، ناز خانوم، مامانت همچین با احساس مینویسه ادم دلش غش میره برات .خاله فدات شه همیشه شاد باشی گلم
باباي ترنّم
پاسخ
مرسی عزیزم. ما اینیم دیگه. احساسات فوران کرده شده این....
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد