ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

ترنّم نامه

اولین عید

1392/1/9 14:29
نویسنده : باباي ترنّم
461 بازدید
اشتراک گذاری

ترنّم جان ، دخترم سلام

بابای عزیزم امسال اولین سال نویی بود که ما یه خونواده ی سه نفره شده بودیم و عید امسال واسه من و مامانی خیلی خیلی عید قشنگی بود آخه تو فرشته ی مهربون با ما بودی و از زمانی که از بندر به سمت شیراز حرکت کردیم یعنی 28 اسفند 91 واسه دیدن خونواده ی بابایی قشنگترین سفر ما شروع شد و من و مامانی با بودن تو اصلاً خستگی راه رو احساس نکردیم.

خدایا ازت ممنونیم بخاطر این نعمتی که به ما دادی. باباجون نمیدونی وقتی تو توی مسیر واسه بابایی شیرین میشدی دلم میخواست یه گوشه پارک کنم و بخورمت عزیز بابایی. روی صندلی عقب واست یه جای خوشگل درست کردیم و تو رو عقب خوابوندیم و مامانی هم کنارت نشست و بابایی هم مثل یه راننده خصوصی در خدمت تو و مامانی بود.

بابا الهی فدات شم اینم دوتا عکس از عید امسال که یکی لحظه سال تحویل کنار هفت سین خونه مامان بزرگ بابایی و یکی هم عکس دخمل گلم توی ماشین کنار مامان توی مسیر شیراز.

دوست داریم (M&Y).

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد