ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه سن داره

ترنّم نامه

مادر

1392/2/10 21:06
نویسنده : باباي ترنّم
644 بازدید
اشتراک گذاری

ترنم جونم سلام

دختر عزیزم امروز می خواهم به بهانه روز مادر توی این پست از مامانم تشکر کنم به خاطر همه زحمتهایی که واسه من و تو کشیده.تو هم وقتی بزرگ شدی باید قدرش رو بدونی.

مامان عزیزم دستت رو می بوسم و برایت عمر با عزت از خدا طلب می کنم بابت تمام زحماتی که هنگام تولد ترنم واسه من و دخترم کشیدی. دوستت داریم مامان پروین.

ترنم و عزیز جونش (مامان من)روز سیزده بدر

این شعر هم تقدیم به مامانم

 

آسمان را گفتم
مي تواني آيا
... بهر يک لحظه ي خيلي کوتاه
روح مادر گردي
صاحب رفعت ديگر گردي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
کهکشان کم دارم
نوريان کم دارم
مه و خورشيد به پهناي زمان کم دارم

***

خاک را پرسيدم
مي تواني آيا
دل مادر گردي
آسماني شوي و خرمن اخترگردي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم

***

اين جهان را گفتم
هستي کون و مکان را گفتم
مي تواني آيا
لفظ مادر گردي
همه ي رفعت را
همه ي عزت را
همه ي شوکت را
بهر يک ثانيه بستر گردي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت و شوکت و شأن کم دارم
عزت و نام و نشان کم دارم

***

آن جهان را گفتم
مي تواني آيا
لحظه اي دامن مادر باشي
مهد رحمت شوي و سخت معطر باشي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
باغ رنگين جنان کم دارم
آن چه در سينه ي مادر بود آن کم دارم

***

روي کردم با بحر
گفتم او را آيا
مي شود اين که به يک لحظه ي خيلي کوتاه
پاي تا سر همه مادر گردي
عشق را موج شوي
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
بيکران بودن را
بيکران کم دارم
ناقص و محدودم
بهر اين کار بزرگ
قطره اي بيش نيم
طاقت و تاب و توان کم دارم

***

صبحدم را گفتم
مي تواني آيا
لب مادر گردي
عسل و قند بريزد از تو
لحظه ي حرف زدن
جان شوي عشق شوي مهر شوي زرگردي
گفت ني ني هرگز
گل لبخند که رويد زلبان مادر
به بهار دگري نتوان يافت
در بهشت دگري نتوان جست
من از آن آب حيات
من از آن لذت جان
که بود خنده ي او چشمه ي آن
من از آن محرومم
خنده ي من خاليست
زان سپيده که دمد از افق خنده ي او
خنده ي او روح است
خنده ي او جان است
جان روزم من اگر، لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر، روح و روان کم دارم

***

کردم از علم سوال
مي تواني آيا
معني مادر را
بهر من شرح دهي
گفت ني ني هرگز
من براي اين کار
منطق و فلسفه و عقل و زبان کم دارم
قدرت شرح و بيان کم دارم

***

در پي عشق شدم
تا در آئينه ي او چهره ي مادر بينم
ديدم او مادر بود
ديدم او در دل عطر
ديدم او در تن گل
ديدم او در دم جانپرور مشکين نسيم
ديدم او در پرش نبض سحر
ديدم او درتپش قلب چمن
ديدم او لحظه ي روئيدن باغ
از دل سبزترين فصل بهار
لحظه ي پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگيزترين زيبايي
بلکه او در همه ي زيبايي
بلکه او در همه ي عالم خوبي، همه ي رعنايي
همه جا پيدا بود
همه جا پيدا بود

 

مامان خیلی دوستت دارم.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ماماطهورا
11 اردیبهشت 92 12:22
چه گویم در مقام تو , تو ای روح اهورایی , تو نور چشم خورشیدی

تو زهرایی , تو زهرایی . . .

روز زن رو به همه ي دوستاي عزيزم تبريك ميگم


مرسی مامان جون آینده.ایشاالله سال دیگه تو هم مامان یک فرشته کوچولو شدی.
مامان ترنم کوچولو
11 اردیبهشت 92 13:07
خیلی زیبا بود
روزت مبارک خدا مامانتو واست حفظ کنه خدا همهی مامانارو نگه داره واسمون


مرسی عزیزم. روز شما هم مبارک. ایشاالله که مامان شما هم همیشه سالم باشند.
نیلوفر
13 اردیبهشت 92 11:53
خدا هم مادرتو برات نگه داره هم دختر نازتو. مادرا واقعا سزاوار پرستشن. اگه ما باشیم این همه زحمت و وواسه مادرمون نمیکشیم. خدا سایه هیچ پدر و مادری رو از سر بچه هاش کم نکنه. دختر ناز تو رو هم در سایه پدر و مادرش بزرگ کنه. آمین.

مرسی که اومدی و لینکم کردی گلم.


ممنون عزیزم. امیدوارم که به زودی شاهد خبرهای خوب از نی نی شما باشیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد