ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

ترنّم نامه

وقتی بابا کودکیار می شود....

1392/3/6 15:46
نویسنده : باباي ترنّم
316 بازدید
اشتراک گذاری

سلام همه زندگیم. ترنم من

به باباییت گفتم یک کمی مواظب ترنم باش من کار دارم ....

قربونش برم با این مواظبت کردنش. فکر کنم حواسش به همه چیز بود غیر از ترنم !!!!!

 

حالا خودت ببین

 

اولش رفته این استخر بادی رو آورده تو رو گذاشته توش

 

ترنم توی استخر بادی

 

گفتم مواظب باش سرش از پشت نخوره روی زمین ، یک بالشت گذاشت پشت سرت

 

2

 

و اما ، بعدش واسه سرگرم شدنت رفته عروسکهات رو آورده تا باهاشون سرگرم بشی.

 

3

 

و در آخر....

 

ترنم ،ترنم ، کجایی دخترم؟؟؟ تونستی خودت رو اون زیر پیدا کن!!!

 

4

 

خب باباش کمکش کن دیگه..

 

اینجا هم رفتی بغل بابا که در حال تماشای تلویزیونه....

این اولش

 

ترنم و بابا

 

و این هم ته ماجرای کودکیاری بابا جون...

 

5

 

6

دختر من ، حداقل خودت به فکر کمرت باش . بابا که حواسش به تلویزیونهعصبانی

 

هر دوتاتون رو خیلییییییییییییییییییی دوست دارم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

سميه مامان گل دخترا
6 خرداد 92 16:55
بابا همه همين جورن. بعضى وقتا دل به كار نميدن...
نیلوفر
6 خرداد 92 18:17
عزیزمممممممممممممممممممممممممم

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ بچه که میدی دست مردا همینه دیگه.

قربونش برم تا کجا خم شده




آره خاله جون. من موندم توی این انعطاف پذیریش
مامان فرشته
7 خرداد 92 3:59
خداییش ترنم جون یه کم شلوغه همه تقصیر رو گردن بابایی نندازین ماشالله ببین تا کجا خم شده فکر کنم از وضعیتی که توشه کاملا راضیه




آره کلا عادت داره بغلش که می کنیم اینجوری کنه. باباش هم راحتش می ذاره و میگه خب دوست داره .


الهام مامان علیرضا
8 خرداد 92 9:59
بازم خدا رو شکر باباش در همین حد هم نگه میداره ترنم خاله رو. بابای علیرضا که اصلا قبول نمی کنه جالب نوشتی عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد