ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

ترنّم نامه

چرا بی قراری عزیز دلم؟؟؟

1392/3/19 15:56
نویسنده : باباي ترنّم
367 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم

عزیز دل مامان چند روزیه که خیلی بی قراری می کنی و من نمی دونم دلیلش چیه؟

شاید به خاطر دندون هات باشه. ولی فکر کنم هنوز زوده واسه دندون در آوردن.

الهی من بمیرم واست. نبینم دختر قشنگم، همه زندگیم گریه کنه و من نتونم واسش کاری کنم. هرچی بغلت می کنم آروم نمیشی.فقط باید بگیرمت روی شونه ام و راه برم تا آروم بشی.

دیروز هم بردمت دکتر و خدا را شکر گفت مشکلی نیست و توی این سن همینجوری هستن بچه ها.

الهی فدای تو بشم که کلی بی قراری می کنی تا خواب بری. کاش می تونستم کاری کنم که دندونهات زودتر در بیاد و راحت شی عسل مامان.

قبلا دو تا از این وسیله ها که می کشن به لثه واست خریده بودم  که با کلی حرص می کردی توی دهنت و دوباره با بابا رفتیم و مسواک انگشتی هم واست خریدم.البته اینها رو هم خیلی محکم و با عصبانیت می کنی توی دهنت.

همه چیز رو هم به سمت لثه آسیایی سمت راست می بری و محکم روی اونها می کشی .نمی دونم چرا؟ ایشاالله که زود این بی قراریهای دختر ناز مامان تموم بشه.

 

این هم عکس چیرهایی که می کشی به لثه هات

 

1

 

2

 

وقتی بابا این دو مدل مسواک انگشتی رو واست گرفت بهش می گم "چرا دوتا گرفتی؟" میگه"آخه همین دو مدل رو بیشتر نداشت"

باز شانس آوردیم وگرنه طبق معمول بابات می خواست همه رو امتحان کنه.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

khale mansoore
19 خرداد 92 17:06
نفسمی خاله .ایشااله زود خوب می شی.


می بینم که بالاخره فارسی نوشتی......
ایشاالله
bahar
19 خرداد 92 17:36
سلام .نگران نباش مامانش بیقراریش شاید به خاطر مسافرت و تغییر محیط اطرافشه به هر حال چند روز دورش شلوغ بوده و تا بیاد به وضعیت عادیش برگرده بیقراری میکنه تازه دندوناشم که دارن اذیتش میکنن . ببوسش اون جیگر خاله رو.


SaYa
20 خرداد 92 3:43
آخی عزیزم
بمیرم برات
داری دندون در میاری و اذیت میشی نه قربونت برم؟
فدات بشم که اذیت میشی خاله
شانس آوردین پس همون 2 مدل واسه دندون داشته نه؟


عزیز دلمیییییییییی.
مامان فرشته
22 خرداد 92 4:42
آخی نازی انشالله که زود خوب شی. محمدرضای ما هم دقیقا این مشکل رو داره کاملا درکتون می کنم مامان مهربون.


آره واقعا این دندون در آوردن واسه بچه ها پروژه سنگینیه. ایشااله که همشون بی دردسر دندون در بیارن
الهام مامان علیرضا
23 خرداد 92 7:49
وای وقتی یادم میفته عصبی میشم علیرضا هم دندون در آوردن سختی داشت..
این همه بساط براشون میخری آخرش وسایل خونه رو می کنند تو دهنشون



آره ترنم هر چی به دستش میاد می کنه توی دهنش.می ترسم اینجوری مریض شه. خدا این دوره دندون در آوردن و به خیر کنه.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد