چشم انتظاری
ترنّم جان ، دخترم سلام
دختر گلم چند روزیه که هر وقت ورجه وورجه میکنی تا من میام دست میزارم روی شکم مامانی تا این حرکات قشنگت رو لمس کنم سریع مثل یه دختر با حیا ساکت میشی و دیگه خبری از اون همه تکونای زیاد نمیشه، خلاصه که بدجوری بابایی رو توی کف گذاشتی به همین خاطر هم با مامانی نقشه ریختیم که هر وقت داشتی ورجه وورجه میکردی مامانی به من یواشکی اشاره کنه تا من بیام و با تمام وجودم احساست کنم.
یه یکی دو باری موفق شدیم بهت رکب بزنیم ولی از اونجایی که دخمل عزیز بابایی خیلی باهوشه دستمون واسش رو شده و هر وقت مامانی بهم اشاره میکنه بازم مثل قبلاً ساکت و بی حرکت میشی..
خلاصه که بابایی خیلی نامردی.. ولی با همه ی این اوضاع و احوال من یکی که خیلی عاشقتم و دوست دارم عزیز دل بابایی...
(دوست داريم)M&Y
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی