ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

ترنّم نامه

دو هفته تنهایی

1391/11/26 23:12
نویسنده : باباي ترنّم
313 بازدید
اشتراک گذاری

ترنّم جان ، دخترم سلام

بابایی الان 2 هفته هست که تو و مامانی رفتید خونه مامان بزرگ پروین تا اونجا مامان بزرگی از تو و مامانی مواظبت کنه و قرار 2 روز دیگه برگردید پیش بابایی. نمیدونی توی این 2 هفته چقدر دلم واسه تو و مامانی تنگ شده باباجون.

وقتی با مامانی تلفنی صحبت میکنم از بزرگ شدنت و شیرین شدنت واسم تعریف میکنه و دل بابایی رو کلی آب میکنه، ثانیه ها واسه برگشتن شما برام مثل ساعتها میگذره و خیلی طولانی شدن. لحظه ها را دارم با دلتنگی شما یکی بعد از دیگری پشت سر میزارم تا زودتر یکشنبه برسه و من چشمم به جمال تو و مامانی روشن بشه. دو سه روز پیش رفتم واسه دخمل گلم سه دست بلوز شلوار و 2 تا دستکش و 2 تا جوراب خوشگل خریدم تا وقتی اومدی تنت کنم و به قد و بالات ذوق کنم.

دیروز مامانی جواب آزمایش تیروئیدت رو از آزمایشگاه گرفت و خدا رو هزار مرتبه شکر جوابش خوب بود و خیال من و مامانی از بابت سلامتی تو مطمئن شد. 

بابا جون خیلی دلم واستون تنگ شده، هم واسه تو و هم واسه مامانی مهربون. امیدوارم زودتر یکشنبه آینده از راه برسه و این انتظار بابایی هم به سر بیاد.

خیلی خیلی خیلی دوستون دارم.قلبماچ

(دوست داريم)M&Y 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله مرضیه
30 بهمن 91 8:47
خوب من گناه دارم خوب!!! تنها و غریب و بی کس اینجا موندم دلم واسه جوجوم تنگ شده!!! چندتا عکس از ترنم بذار واسم بابای تنبلش!!!!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد