تغییرات دخترم در ماه اول
عزیز دل مامان سلام
دختر نازم چهل روزگیت گذشت و من حسابی دارم باهات خوش میگذرونم. هر روز که میگذره تو با مزه تر میشی و من و بابایی بیشتر از قبل عاشقت میشیم. الهی فدات بشم دخترم . قبلا وقتی می خواستی دستت رو بخوری همه اش را مک می زدی ولی الان چند روزه که یاد گرفتی شصتت رو کنی توی دهنت و مک بزنی.ضمنا خیلی هم بغلی شدی و وقتی بیداری من هیچ کاری نمی تونم بکنم و همش باید در خدمت جنابعالی باشم.وقتی با اون چشمهای سیاهت این ور و اون ور رو نگاه می کنی من دلم ضعف میره واست. خیلی دوستت دارم دختر نازم.تازگیها خوابت هم کم شده و من کلی وقت میذارم و می خوابونمت ولی همینکه میذارمت پایین سریع بیدار میشیی.خلاصه اینکه از حالت نوزادی در اومدی و هر روز رفتارهات هوشیارانه تر میشه . خوشبختانه آزمایش تیروئیدت هم خوب بود و همه چیز نرماله و من خیلی خوشحالم فقط متاسفانه چند روزه که اگزمای پوستی گرفتی و صورتت دانه های ریز و قرمز داره که دکتر واست پماد داده. امیدوارم زود خوب بشی دختر عزیزم.دوستت دارم عشقم.