ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

ترنّم نامه

غلامتم بابایی

1392/2/18 21:40
نویسنده : باباي ترنّم
433 بازدید
اشتراک گذاری

ترنّم جان ، دخترم سلام

بابایی عزیزم یه چند وقتی بود یه خورده سرم شلوغ بود و وقت نمیکردم سری به وبلاگت بزنم اما امشب دیگه تصمیم گرفتم واست بنویسم.

عزیز بابا توی این چند وقته که خیلی تغییرات جدیدی داشتی کمابیش مامانی واست نوشته ولی یه کارهایی میکنی که بابایی خیلی لذت میبره از شیرین کاریات ، مثلاً هر وقت بابا از سر کار میاد خونه تو بلند بلند شروع میکنی به خندیدن و حرف زدن با بابایی منم که دل به دلت میدم و کلی خونه رو رو سرمون میذاریم.

یه چند وقتی هم هست که علاقه زیادی به خوردن انگشت بابایی داری و من هم که هر وقت میخوام تو رو به مرادت برسونم با دعوای مامانی مواجه میشم ، ولی تو فکر کن که دختر و پدر با هم به خواسته ی دلشون نرسن... نیشخند

اینم یه عکس از دختر و پدرش در حال خلاف...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ترنم
22 اردیبهشت 92 3:02
امان از دست این بابا ها کافی یکم تنهاشون بزاری با بچه



واقها هم همینطوره . من که هر چی می گم نکن این کارها رو باباش میگه خوب بچم دوست داره بزار بخوره...............(مامان ترنم)
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد