ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

ترنّم نامه

و مامان رفت سر کار....

سلام دختر عزیزتر از جونم ترنم مهربونم ، قلبم ، عمرم ، عزیز دلم ، امروز من اومدم سر کار و تو رو با خاله زینب (پرستارت ) گذاشتم خونه. تمام دیشب تا صبح از فکر و خیال بیدار بودم. دلم خیلی واست تنگ شده عشق من. همه حواسم پیش توئه. خدا کنه با پرستارت راحت باشی. دوستت دارم دختر کوچولوی عزیزم. خیلی دوستت دارم مامانی. خدایا دخترم رو به خودت سپردم. وقتی من کنارش نیستم مواظب فرشته کوچولوم باش. (27 مهر 92 مصادف با پایان 9 ماهگی ترنمم)
27 مهر 1392

وقتی ترنم خودش می خواهد غذا بخوره...

سلام قلبممممممممممممم ناز گل ناز مامانی، الهی که من فدات بشممممممممممممممممممممممممممممم عروسک شیرینم. این روزها گاهی واست غذا می ذارم که خودت بخوری. البته خوردنی که در کار نیست فقط خرابکاری و کثیف کاری و زحمت واسه مامانیه ولی باز هم خیلی کیف می ده دیدن بازیهات با غذا. واست یک ظرف غذا گرفتیم که البته شما به این تکنولوژی جدید!!!! و ما رو دست زدی و غذات رو می ریزی زمین. مثل اینجا که واست بیسکویت گذاشتم و با خیال راحت رفتم سراغ کارهام و وقتی برگشتم دیدم همه رو ریختی...     شدیداً به خوردن نان علاقه مندی و به محض دیدن غذا غنیمت خودت رو بر می داری و می ری کنار مثل اینجا......(و فقط تا چند لحظه اول جوا...
20 مهر 1392

روزهای قبل از تمام شدن مرخصی مامان

سلام گل نازم دختر عزیزتر از جانم، این هفته آخرین هفته ای هست که مامان صبح ها پیشته و از شنبه آینده من باید برم سر کار. البته این سه ماه آخر رو تامین اجتماعی بهم حقوق نداد و همون 6 ماه رو واسم حساب کرد. من هم به خاطر تو بی خیال شدم و نرفتم. حالا با اتمام این هفته و ورود تو به دهمین ماه زندگیت ، مرخصی من هم تمام میشه. واست پرستار گرفتم و الان یک هفته ای میشه که میاد تا تو کم کم بهش عادت کنی. خاله زینب زن خوبیه و خدا را هزار مرتبه شکر تو هم باهاش خوب ارتباط برقرار کردی. کلی سفارش تو رو بهش کردم و اون هم بهم اطمینان داده که خوب مواظبت باشه. با این حال باز هم دلم مثل سیر و سرکه می جوشه و کلی نگران ساعتهایی هستم که کنارت نیستم...
20 مهر 1392

پایان هشت ماهگی

سلام نازدونه مامانی ترنم جونم ، هفته پیش یک روز مانده به پایان هشت ماهگی دختر نازم اسباب کشی کردیم و اومدیم خونه خودمون. خدایا شکرت. تولد هشت ماهگیت همزمان شد با میلاد آقا امام رضا (ع). الهی که همیشه حضرت نگهدارت باشه مامانی. البته چون در حال مرتب کردن وسایل بودیم با دوسه روز تاخیر واسه دختر نازم  کیک تولد خریدیم. ترنمم ، شیرینی زندگیم ، عشق و هستی ام ، هشت ماهگیت مبارک مامان. (به خاطر عدم آنتن دهی مودم ، تبریک با تاخیر مامان رو پذیرا باشید لطفاً)   این هم عکسهات....   چون همون اول کار با دست رفتی توی کیک ادامه عکاسی مقدور نبود. فدای اون دستهای کوچولوت...       ...
2 مهر 1392

یه غیبت طولانی

ترنّم جان  ، دخترم سلام الان یه چند روزی میشه که رفتیم خونه ی جدید خودمون و متاسفانه اینجایی که هستیم نقطه کور آنتن دهی وایمکس مبین نت هست که یعنی فعلا یه چند وقتی اینترنت نخواهیم داشت تا یه فکری واسش کنم و مامانی هم که طفلک بد جوری کلافه شده از این بی اینترنتی.... اینا را واست نوشتم تا بدونی که ما یادمون نرفته وبلاگتو... فقط فعلا اینترنت نداریم که ایشالله به همین زودیا درستش میکنم. دوست داریم (M&Y)   ...
1 مهر 1392

ترنم در آتلیه خونگی 2 (عکاس مامان)

سلام دختر ملوسم مامانی ، پنج شنبه هفته گذشته که من و تو با هم خونه بودیم و بابا از سر کار نیومده بود ، تصمیم گرفتم چندتا عکس ازت بگیرم. البته تو به هیچ عنوان با مامان همکاری نکردی و همش می خواستی بغلت کنم. خلاصه چندتایی عکس رو  همراه با چاشنی غر زدن شما گرفتم ازت.   این هم نتیجه کار مامان                         عاشقتم دخترمممممممممممممممممممممم. ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم سن ترنم 7 ماه و 23 روز ...
18 شهريور 1392

ایستادن و چهار دست و پا رفتن عروسکم

سلام گل نازم ترنمی ، دختر مهربونم ، الان دو سه روزه که دستت رو می گیری به وسایل و بلند میشی و می ایستی. الهی که من فدای اون پاهای کوچولوت بشم دخترم. دیشب هم من و بابا داشتیم حرف می زدیم و طبق معمول تو هم بینمون وول می خوردی و بعد داشتی می رفتی طرف تلویزیون که دیدم .... ای جانم ، داری چهار دست و پا میری به جای سینه خیز. کلی من و بابا ذوقت کردیم و کیفور شدیم. البته وقتی می خواهی تند بری همون سینه خیز رو اجرا می کنی و با سرعت نور حرکت می کنی. الهی که مامان فدای تو که داری بزرگ میشی و هر لحظه با یک کار جدید من و بابا رو ذوق زده می کنی. ضمناً ،  برات بمیرم که نتیجه این ایستادنت تا حالا دوبار زمین خوردن و خور...
16 شهريور 1392

روز دختر مبارک

سلام دردانه قلبم   دختران فرشتگانی هستند  از آسمان برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان ترنمم ، زیباترین واژه این روزهای زندگیم ، دختر عزیزتر از جانم ، امروز روز دختره و من از صمیم قلبم این روز رو بهت تبریک می گم.  به یمن وجودت من مادر شدم و تو دخترم شدی. و من به خودم می بالم برای وجود نازنینت در زندگیم. دختر مهربانم ، امید زندگی من و بابا ، عاشقانه ترین نگاههای زندگی ما به روی توست و تو بهانه خنده و شادی زندگیمان شدی.  دخترم روزت مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارک. این هم کادوی شما .... تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات ما با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگ...
16 شهريور 1392

جای دندون های کوچولو

سلام خانوم خانوما عزیز دلم ، دیروز من و بابا داشتیم با هم حرف می زدیم و تو هم از سر و کول من بالا می رفتی. یک لحطه دست من سوخت و دیدم که بلهههههه....تو با اون دندونهای کوچولوت دستم رو گاز گرفتی. چقدر هم تیز دندون هات نفسم.....     قربون اون دوتا دندون موشیت بشم من مامان.   سن ترنم : 7 ماه و 21 روز ...
15 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد